ویژگی های معماری خدمات مکان-مبنا
بر خلاف سيستم هاي اطلاعات مکاني، خدمات مکان-مبنا با طيف وسيعي از کاربران مواجهند. در پاسخ به نيازهاي کاربران لازم است که اين خدمات ويژگي هاي اساسي را دارا باشند که اين ها به عنوان معياري در ارزيابي عملکرد خدمات مکان-مبنا به کار مي روند.
توانايي هاي LBS که فراتر از GIS هستند عبارتند از:
کارآيي بالا. تحويل جواب به کاربر در زماني کوتاه
معماري قابل انعطاف (Scalable Architecture). توانايي پشتيباني از هزاران کاربر به طور همزمان و به کار گيري حجم بالايي از داده.
مطمئن. تحويل جواب به کاربر در همه مواقع
Current . پشتيباني از ارائه اطلاعات پويا و آني به کاربر.
قابل حرکت (Mobile). قابليت دسترسي با هر ابزار و در هر موقعيتي.
باز (Open). پشتيباني استانداردها و پروتوکل هاي رايج. (HTTP,WAP,WML,XML,MML)
امن. مديريت سرويس هاي امنيتي و در نظر گرفتن حقوق شخصي کاربر.
تعامل پذير (Interoperable). قابليت تعامل با کسب و کارهاي الکترونيکي مانند مديريت رابطه مشتري، صدور صورتحساب و.... و همچنين ارتباط با Gateway هاي تعيين موقعيت در شبکه
در ادامه سير تحول در معماري خدمات مکان- مبنا تا امروز ذکر مي شود.
فاز اول
نسل اول سيستم هاي LBS که در فاصله سالهاي 1997 -2001 در نظر گرفته مي شوند با ايجاد يک سري نقاط مرکزي در شبکه SS7 آغاز شدند که اين نقاط موقعيت ابزارهاي موبايل را با استفاده از شبکه تعيين مي کردند. اين نقاط در حال حاضر در شبکه هاي IS-41 به MPC (Mobile Positioning Center) و در شبکه هاي GSM و UTMS به GMLC (Gateway Mobile Location Center) مشهورند.
معماري فاز اول بر اين اساس استوار بود که اپراتورهاي ارائه دهنده خدمات شبکه،رابط هاي از پيش تعريف شده اي توسط خود اپراتور را براي دسترسي به MPC/GMLC جهت استفاده برنامه هاي کاربردي و توسعه دهندگان اين برنامه ها پديد مي آوردند.(شکل 5) اولين مسئله در اين معماري عدم وجود رابطي استاندارد جهت ارتباط برنامه کاربردي با MPC/GMLC بود که توسعه دهندگان اين سري برنامه ها را با مشکل مواجه مي ساخت. دومين مسئله عدم تعامل پذيري در صنعت LBS بود. تعامل پذيري بر اساس تبادل داده ها بين سيستم هاي توزيع شده و معمولا ناهمگون به صورت آني تعريف مي شود. تعامل پذيري همچنين داراي جنبه زماني که به تغييرات سيستم ها در طول زمان و نياز به سازگاري حالت هاي قبل و بعد از تغيير سيستم اشاره دارد. مسئله سوم عدم وجود جامعيت و يکپارچگي در اين سيستم بود. هرگاه که اپراتور شبکه قصد داشت خدمات جديدي را در اين عرصه با استفاده از برنامه هاي کاربردي نوشته شده به مشترکين خود عرضه کند مجبور بود پياده سازي هاي دقيق و با هزينه بالا را انجام دهد تا يکپارچگي کل سيستم بعد از ارائه خدمت جديد حفظ شود.