تصور عام که در ميان اکثر کسانی که با gps آشنايي دارند( ومتاسفانه اکثر مهندسين نقشه بردار)،وجود دارد اين است که استفاده از gps فقط محدود به کاربردهای کم دقت گيرنده های دستی واستفاده از روشهای تفاضلی استاتيک با زمان مشاهدات بالا می باشد وکمترکسی است که به دقت روشهای تفاضلی کينماتيک ونيمه کينماتيک آگاه باشد.
در روشهای تعيين موقعيت کينماتيک ونيمه کينماتيک، با حداکثر زمان 15 الی 20 ثانيه می توان به دقتهايي در حدود 1 الی 3 سانتی متردرهرسه مولفه x وy وz برای هر نقطه رسيد که اين روش ،روشی فوق العاده سريع،مطمئن وکم هزينه(نسبت به روشهای سنتی واستفاده از توتال) برای تهيه نقشه های توپوگرافی وتهيه پروفيلهای طولی وعرضی تا مقياسهای 500/1 می باشد.
نکته ای که بيان آن ضروری است وبايد به آن توجه نمود اين است که در مواردی که مولفه ارتفاعی نيز مورد نظر می باشد،بايد با استفاده از مدلهای ژئوپتانسيل موجود اين ارتفاعات را نسبت به ژئوئيد تصحيح کرد.البته ميزان اين تصحيح واثرات آن بستگی به منطقه مورد نظر در کشور دارد.
از مزايای استفاده ازgps برای تهيه نقشه های توپوگرافی وتهيه پروفيلها می توان به موارد زير اشاره نمود:
1- عدم نياز به برقراری ديد بين ايستگاهها ،که در روشهای کلاسيک از پارامترهای مهم و زمان بر به حساب می آيد.
2- امکان کنترل دقيق عامل برداشت به عوارض برداشت شده وعدم نيازبه افراد نا آشنابه نقشه برداری در انجام پروژه ها.
3- قابليت کارکرد در شب و پيشبرد سريع پروژه .
4- حذف خطاها و اشتباهات اپراتوری در مراحل مختلف پروژه .
5- عدم نياز به انجام عمليات ترازيابی و يکپارچه شدن مشاهدات .
6- کاهش نسبی هزينه های پروژه
7- ودر نهايت دسترسی به دقتهايي بهتر از روشهای مرسوم نقشه برداری.
موارد فوق طبق تحقيقات عملی انجام شده، توسط نگارنده مطلب، در مناطق مختلف کشور بيان شده است وکاملا قابل اثبات می باشد.
امروزه در اکثر کشورهای دنيا استفاده از gps در پروژه های عمرانی وساختمانی کاملا مرسوم ومتداول می باشد واستفاده از توتال ها وابزارهای کلاسيک نقشه برداری فقط محدود به مناطق شهری با ساختمانهای بلند،مناطق جنگلی وتونلها می باشد.
با توجه به اجرايي شدن سيستم اروپايي تعيين موقعيت گاليله واحتمال ترکيب بين gps وگاليله به زودی تحول گسترده ای در عرصه تعيين موقعيت وبه خصوص علوم ژئوماتيک ايجاد خواهد شد.